چرا این کشورها به ضرورت اتخاذ استراتژی سواد مالی پی بردند؟ (قسمت پنجم: بریتانیا)
زمان مطالعه: ۲ دقیقه
کشور بریتانیا بالاترین رتبه را از نظر آموزش مالی مدارس در قاره اروپا داراست و 88% از بزرگسالان بریتانیا با آموزش مالی در مدارس موافق هستند. در نظام تحصیلی کشور بریتانیا، برخی معلمان برای مدتهای طولانی آموزش مالی را به عنوان یک بخش حیاتی از پرورش فردی و اجتماعی کودکان و نوجوانان، بخشی از آموزش حرفهها، و بخشی از افزایش توجه به مهارتهای ویژه زندگی که نوجوانان باید به منظور ورود به محیط کار و عملکرد به عنوان یک شهروند مسئول آنها را کسب کنند، ارائه کردهاند.
متخصصین آموزش در این کشور در حال تلاش برای یافتن پیوندهای میان یادگیری در مورد پول و مهارت در ریاضیات هستند. این پیوند با هدف نهایی سیاست آموزشی کشور بریتانیا ــ یعنی بالا بردن استانداردهای مهارت در زبان انگلیسی و ریاضیات، بر پایه این تحلیل که مهارتهای حساب و سوادآموزی زیربناهای نیروی کار ماهر و افزایش بهرهوری اقتصادی هستند، و این مهارتها در سراسر آموزشهای کاربردی تقویت میشوند ــ هماهنگ است.
در سال ۲۰۰۰، «گروه آموزش امور مالی شخصی» به عنوان یک خیریه با چشمانداز جامعهای که در آن تمامی کودکان و نوجوانان مهارتها، معلومات و اعتماد به نفس لازم برای مدیریت دقیق پول خود در زمان حال و آینده را کسب کنند، تأسیس شد. این گروه همچنین در جهت تلاش برای آموزش مالی فردی منسجم و باکیفیت کودکان و نوجوانان در سراسر کشور بریتانیا با دیگر افراد بخش همکاری کرد. از سال تحصیلی ۲۰۱۲-۲۰۱۳ گروه آموزش امور مالی شخصی با ۱۸ موسسه آموزش عالی همکاری کرده است و ۳۰۹۸ معلم کارآموز و ۱۴۸۸ مدرسه همکار را آموزش داده است، که موجب بهرهمندی ۲۲٫۳۰۰ دانشآموز در کوتاهمدت، و هزاران دانشآموز دیگر از طریق این معلمان کارآموز شده است. سامانه «علامت کیفیت» از دیگر خدمات این گروه برای اعتباربخشی به منابعی است که کیفیت آموزشی بالایی داشته و به هیچ سازمان بازاریابی و یا برندی تعلق ندارند.
همچنین اولین استراتژی ملی برای مهارت مالی ــ یعنی «مهارت مالی در بریتانیا: ایجاد تحول» ــ در سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ اجرا شد و هدف آن پرورش مصرفکنندگان مصمم و آگاهی بود که قادر به مدیریت بهتر امور مالی خود باشند. این استراتژی اقدامات بلندمدتی را در جهت پیریزی برای بهبود پایدار در طول زمان، و اقدامات کوتاهمدتتری را در جهت اثرگذاری فوری مشخص کرده بود، که با هدف چند گروه در برهههای حساس زندگی طراحی شده بودند. این گروهها شامل کودکان مشغول تحصیل در مدارس، نوجوانانی که در حال تحصیل، اشتغال یا کارآموزی نیستند، دانشجویان دانشگاهها و دانشکدهها، کارمندان در محل کار خود و والدین میشوند. این استراتژی از طریق برنامههای مختلف، از هدف خود که دستیابی به 10 میلیون نفر بود فراتر رفت.*
Aprea, Carmela and others, “International Hand Book of Financial Literacy”, Springer*