مقاله تحلیل انتقادی الگوی متعارف آموزش عمومی سواد مالی از منظر اقتصاد اسلامی
زمان مطالعه: ۲ دقیقه
در حال حاضر ایالاتمتحده در راستای آمریکاییسازی دنیا، الگویی را در حوزه سواد مالی طراحی نموده و با حجم وسیع تبلیغاتی خود درصدد اشاعه آن در سراسر دنیا میباشد. با توجه به اینکه در طراحی الگوی اسلامی تربیت مالی، استفاده از تجربیات الگوی غربی مفید میباشد؛ هدف این مقاله که نوشته مهدی طغیانی و امین مرادی باصیری است، تحلیل انتقادی این الگو با رویکردی اسلامی
میباشد.
. روش تحقیق به این صورت است که ابتدا با جستجو در منابع مختلف دینی، مقالات مرتبط با اقتصاد اسلامی و اسناد بالادستی نظام جمهوری اسلامی، ملاکهایی را که در آموزههای دینی دارای اهمیت زیادی است برای نقد خود انتخاب کرده و سپس بر اساس هر ملاک به نقد موضوعی الگوی متعارف سواد مالی پرداخته است و در نهایت تلاش میکند تا جنبههای تشابهات، تمایزات و نیز نواقص معیارهای مرتبط با هر ملاک را با مبانی و گزارههای دینی مشخص کند. در این تحقیق 10 ملاک انتخاب شدهاند که عبارت است از:
1. اصل ربوبیت الله و جاری شدن قضا و قدر الهی از مسیر اسباب و علل
2. اصل مالکیت حقیقی خداوند و اعتباری بودن مالکیت انسان
3. اصل هدفداری خلقت جهان و انسان
4. اصل مواسات
5. اصل خلافت الهی انسان و مأموریت وی به عمران زمین
6. اصل نکوهش قرض گرفتن غیر نیازمند، ستایش قرضالحسنه دادن و امهال معسر
7. اصل پرهیز از کنز مال
8. اصل رزق دهی خداوند و سنتهای حاکم بر آن
9. اصل قوام در مصرف
10. اصل توجه به عدالت اقتصادی و اجتماعی
فرضیه اصلی این پژوهش این بود که الگوی متعارف سواد مالی یک الگوی فردگرایانه است و به هویتهای فردی زندگی انسان کمتر توجه میکند؛ درحالیکه در آموزههای اسلامی در کنار این هویتهای فردی، هویتهای جمعی نیز مورد توجه قرار گرفته است که نکات مطرح شده در نقد این الگو فرضیه تحقیق را تأکید میکند.