رساله لباب در تدبیر منزل
زمان مطالعه: ۴ دقیقه
یک نمونه عالی از سبک زندگی در بخش تدبیر منزل رسالهای با نام «لباب» است که در دوره صفوی توسط محمدعلی قزوینی نگاشته شده است. او یک دبیر و منشی متدین بوده که در چارچوب زمان حرکت کرده و وفادار به اصل لا دین لمن لا عقل له بوده به این معنی که دینداری را با عقل میسنجیده است و در این رساله هم همین رویه را دارد.
این رساله برای مخاطب، هم یک نمونه تاریخی از یک دوره تاریخی است و هم اثری اخلاقی با اصولی که امروزه هم بسیاری از مباحث آن با تعلیم و تربیت دینی ما سازگاری دارد و میتواند برای جامعه ما سودمند باشد. البته مطالبی هم دارد که عرف جاری آن روزگار بوده است به هر حال زمینه بحث به گونهای است که مطالب دینی، و عقلی و عرفی گاه در هم آمیخته میشود و باید در این زمینه مراقب بود. در زیر بخشی از رساله لباب در تدبیر منزل با عنوان «به طیف بازاری جماعت اعتماد مکن» را میخوانید:
«و به آشناییِ بازاریان اعتماد مکن، بلکه از صنف ایشان نباشی، معاشرت مکن که اختلاط بازاری کشنده است. و با کمخرد و مغرور آشنایی مکن که آخر به کدورت و فساد میرسد. و با آشنایان، بسیار هزل و خوش طبعی مَکن که آخر به خشونت انجامد. و تا مقدور است قرض ربا مکن که هر که قرض ربا دارد، برکت از کسب و کارش برمیخیزد. پس اگر پریشان باشی، آنچه داری بفروش، و چون وُسعتی به هم رسد، باز سرانجام کن، و اگر از گرسنگی مرده باشی، از آشنایان رسمی مساعده مَکُن، و چون گرفتی، زود باز ده که امروزه طریقه مردمی در میان ابنای زمان مفقود است، و آنچه از مردم سابق شنیدهای که در حالت تنگدستی معاونت یکدیگر مینمودهاند، و دفع احتیاج دوستان را بر ضرورت خود ترجیح میدادهاند، فراموش کن که در این دوران اگر یک درهم بگیری، و ادای آن دو روز به تأخیر افتد، ریشه محبت را به مقراض میزند، چنانکه گفتهاند:
مده قرض و مگیرش نیم حبّه
که انّ القرض مقراض المحبّة
و تا قیامت خبث میکنند که فلانی، اینقدر از من گرفت و نداد، بلکه یکی را ده میخوانند، و اگر ناخوشی به میان آید، همین را سرزنش او میکند، بلکه به جهت همین معنی که بر مغز آن شخص بکوبند، عمداً گفتگویی مینمایند، او را سرزنش نموده، در میان مجمع خِجل میسازند که دیگر نطلبد، و دیگران هم مُتنبّه شده، جرئت مساعده طلبیدن نکنند، و دوستی را به جهت یک درهم، رسوای عالم میسازند، و عِرض او را بر باد میدهند».