چرا این کشورها به ضرورت اتخاذ استراتژی آموزش سواد مالی پی بردند؟ (قسمت اول: آمریکا)
زمان مطالعه: ۴ دقیقه
در 22 نوامبر 2003، قانونی در کنگره آمریکا تحت عنوان "قانون معاملات مؤجل منصفانه و صحیح" به تصویب رسید که طبق بند پنجم آن، "کمیسیون آموزش و سواد مالی" با هدف ارتقای سواد مالی مردم آمریکا تأسیس شد. در سال 2006 این کمیسیون اولین استراتژی را تحت عنوان "گرفتن مالکیت آینده: استراتژی ملی برای سواد مالی" منتشر کرد. این استراتژی شامل چهار حوزه بسیار مهم بود:
1) الزام دولت فدرال برای در دسترس آسان قرار دادن منابع سواد مالی و اجتناب از تشابه مطالب یا کپیبرداری از آنها 2) توسعه منابع آموزشی مناسب و هدفگذاری شده و در اختیار گروههایی مانند جوامع چند فرهنگی و چند زبانی، جوامع دورافتاده و مصرفکنندگان نیازهای خاص گذاشتن و وارد کردن محتوای سواد مالی به برنامه درسی مدارس 3) بهرهبرداری از مشارکت بخشهای خصوصی با یکدیگر و با بخشهای دولتی 4) ارزیابی برنامههای سواد مالی و انجام پژوهش در مورد شیوههای موفقیتآمیز.
همچنین این استراتژی دارای 13 محور هست که در هر محور موضوعاتی مورد بررسی قرار میگیرد:
1) پسانداز عمومی: این امر حائز اهمیت است که مردم آمریکا اطلاعات، دانش و مهارتهایی را برای شناسایی اهداف پساندازشان داشته و پس از آن ابزارها و محصولاتی را در رسیدن به هدفشان شناسایی کنند.
2) مالکیت خانه: برنامههای مبتنی بر جامعه میتواند در ترویج و هم در حفظ مالکیت خانه، تأثیرگذار باشد. این برنامهها میتواند موجب آگاهی بسیاری از افراد و خانوادهها و فهم پذیرش مالکیت خانه به عنوان پایهای برای امنیت مالی شود و از طریق مشاورههای رو در رو و برنامههای آموزشی هدفگذاری شده آنان را به تحقق رؤیای مالکیت خانه نزدیکتر کرده و در مشکلات مالی به مالکان کمک کرده و تأثیر وامهای غارتگر مسکن را کاهش دهد.
3) پسانداز برای دوران بازنشستگی: همه مردم آمریکا باید از منافع تأمین اجتماعیشان آگاه باشند و اطلاعات زیادی به آنها درباره پسانداز دوران بازنشستگی ارائه شود.
4) اعتبار
5) حمایت از مصرفکننده: آموزش میتواند در تشخیص و اجتناب از کلاهبرداری به مصرفکنندگان کمک کند و به آنها یاد دهد که اگر قربانی کلاهبرداری شدند؛ چه کارهایی را انجام دهند.
6) حقوق مالیاتدهندگان: افزایش آگاهی عموم مردم نسبت به قوانین مالیاتی و همچنین منافع موجود در قوانین فدرال مالیاتی.
7) محافظت از سرمایهگذار: تجهیز مصرفکنندگان به اطلاعات بیطرفانه و عاری از تعصب، تشویق به فهم بیشتر از ویژگیهای سرمایهگذاری به ویژه هزینههای مرتبط با آن و محافظت از سرمایهگذاران در مقابل کلاهبرداری از طریق افزایش فعالیتهای آموزشی.
8)نداشتن حساب معاملاتی در هیچ یک از نهادهای سنتی مالی: همکاری بخشهای خصوصی و دولتی برای آموزش مالی با اولویت افرادی که به خدمات مالی دسترسی ندارند.
9) جمعیتهای چند زبانی و چند فرهنگی: کار کردن با رهبران جوامع چند زبانی و چند فرهنگی، تولید و توزیع خدمات و ابزارهای خرید خانه به زبانهای بومی و افزایش دسترسی فیزیکی به بانکها و دیگر خدمات مالی موردنیاز برای برنامهریزی، پسانداز و سرمایهگذاری مناسب مالی.
10) آموزش مالی از کودکستان تا پس از دبیرستان: یافتن فضایی برای آموزش مالی در مدارس، آمادهسازی معلمان برای آموزش، افزایش سواد مالی برای کودکان و نوجوانان و دانش آموزان پس از دبیرستان.
11) پژوهش دانشگاهی و برنامه ارزیابی: تشویق به پژوهشهای دانشگاهی برای کمک به سیاستگذاران و سپس ارزیابی طرح.
12) هماهنگی فعالیتها: آغاز طرح "پول من" با هدف دسترسی عموم مردم آمریکا به برنامهها، منابع و اطلاعات باارزش در حوزه سواد مالی و جلوگیری از کپیبرداری و تولید مطالب زائد و اضافی.
13) چشمانداز بینالمللی: تعامل میان کشورها و به اشتراکگذاری تجربیات و تشویق به مشارکت جهانی.
برگرفته از کتاب «سواد مالی الگویی برای مالی شخصی و خانوادگی» نوشته عادل پیغامی، امین مرادی باصیری و با ویراستاری علمی دکتر مهدی طغیانی.